آیا ارزشهای سازمانی شما زنده هستند یا تنها واژههایی بیجان که روی اسناد کاغذی به چشم میخورند؟ هنگامی که بهطور مداوم ارزشهای سازمان عملی میشوند، فرهنگ شکل میگیرد. زمانی که تمامی اعضا ارزشهای اصلی سازمان را با تمام وجود میپذیرند، تصویری از سازمان شکل میگیرد که تداعیگر یکپارچگی کارکنان و جهان خارج است. تمامی سازمانها دارای فرهنگ هستند. برخی فرهنگها از قابلیت ایجاد فضای کاری برخوردار هستند که کارکنان آن علاقهمند به فعالیت در آن هستند و مشتریان از ادامه کسبوکار و تعامل با آن لذت میبرند. در عوض، محیط نامناسب و مسموم برخی از سازمانها تمایل کارکنان به رشد و همچنین تعلق خاطر آنان را کاهش میدهد.
میتوان به واسطه تعریف دقیق ارزشها اقدام به ایجاد فرهنگهای مولد و مثبت کرد و از طریق همین ارزشها بنیان با ثباتی برای فرآیندهای تصمیمگیری و اجرا در میان کارکنان فراهم کرد. وقتی تمامی اقدامات مطابق ارزشها باشد، صداقت حرف اول را خواهد زد. وقتی سازمانی ارزشها را به روشنی بازگو میکند، تکتک کارکنان آن تلاش برای دستیابی اهدافی یکپارچه را باور خواهند داشت. سازمانهایی که ارزشهای زنده دارند، مکانهایی هستند که افراد به فعالیت در آن افتخار میکنند. احترام سرلوحه کسبوکارهایی است که ارزشهایی شناخته شده دارند. بدون شک این کسبوکارها در میان موفق ترینها جای دارند. گزارش موسسه The 2012 Great Place to Work مدعی است که قیمت سهام صد شرکت با بهترین فرهنگها و اصول اخلاقی، رشد سیصد درصدی داشته است. بهنظر شما چگونه میتوان ارزشهای مورد نظر را به مبنایی برای اقدامات سازمان تبدیل کرد؟
چگونه ارزشهای سازمانی را به محور اصلی کسب و کار تبدیل کنیم؟
۱. ارزشهای سازمانی را به روشنی تبیین کنید
اطمینان حاصل کنید که ارزشها برای همگان، از کارکنان عملیاتی گرفته تا اعضای هیاتمدیره، صریح و قابل درک هستند. رهبری سازمان مسوول تعیین ارزشهای کلیدی سازمان است ولی بهتر است در این فرآیند از مشارکت اعضای دیگر سازمان نیز استفاده شود. ارزشها مفاهیمی اجماعی نیستند ولی مشارکت عاملی کلیدی در رسیدن به بهترین ارزش است.
۲. رهبران سازمان شکلدهنده ارزشها هستند
ثبات و صداقت کلید حفظ ارزشها است. ارزشها زمانی به محور مرکزی سازمان تبدیل میشوند که رهبران سازمان آنها را در اقدامات و رفتارهای خود به کرات مدلسازی کنند.
۳. ارزشها را در قالب عمل معرفی کنید
ارائه تعریفی عملی از ارزشها، کارکنان را در رسیدن به تعریفی مشترک یاری میکند. برای مثال، اگر ارتباطات باز یکی از ارزشهای مورد نظر شماست، ممکن است در تبیین آن از عبارات توصیفگر استفاده کنید: «تمامی اعضا صرفنظر از موقعیت خود در سازمان، موظف به اشتراکگذاری چشمانداز خود در خصوص رشد و توسعه سازمان هستند».
۴. افزودن جزئیات خاص به شرح وظایف شغل برای انعکاس شفافتر ارزشها
اگر خدمت به مشتری از ارزشهای اصلی مورد نظر سازمان است، باید در شرح وظایف مسوول پذیرش به نکات ذیل اشاره شود: در تعاملات رعایت احترام، خوشرویی و کمک به مشتری الزامی است. به درخواستها به سریعترین شکل ممکن پاسخ دهید و حتی فراتر از آن عمل کنید.
۵. ارزشها را به بخش مهمی از عملکرد تبدیل کنید
همواره در گفتوگوهای غیررسمی و جلسات سالانه سازمان، بر ارزشها تاکید داشته باشید. اقدامات تک تک کارکنان سازمان را درخصوص عملی کردن ارزشهای سازمان جویا شوید. موفقیتهای آنان در این مسیر را با سایرین به اشتراک بگذارید.
۶. استخدام، ترفیع و اخراج کارکنان مشروط به تبعیت از ارزشها
از انتخاب بهترین افراد اطمینان حاصل کنید. مطمئن باشید که استخدامهای جدید پتانسیل همراهی با ارزشهای سازمان را دارند. در جلسات مصاحبه استخدامی از افراد درخصوص تجاربشان در زمینه چالشهای مرتبط با ارزشهای سازمانی سوال کنید. تمامی اعضای سازمان باید در خصوص حفظ ارزشهای آن احساس مسوولیت داشته باشند. درصورتی که رفتارهای فردی برخلاف ارزشهای سازمان است، به سرعت وارد عمل شوید. توضیحات کافی در خصوص اشتباهات آنان ارائه کنید و در مسیر اصلاح رفتار همراهشان باشید. اگر رفتارهای هر یک از کارکنان بهطور مکرر خلاف ارزشهای سازمان باشد، به احتمال زیاد بهترین گزینه حذف عنصر مذکور از سازمان خواهد بود. کارکنانی که توان انطباق پذیری با ارزشهای سازمان را ندارند تاثیر معکوسی بر دیگران داشته و مخرب فرهنگ سازمانی هستند. تیمی که از اعضایی با ارزشهای مشترک شکل گرفته باشد، بر تیمی با انسجام کمتر ارجحیت دارد.
۷. بهطور منظم نمونههایی از ارزشهای زنده را ارائه کنید
همواره از کارکنانی که در حفظ ارزشهای سازمان کوشا هستند، قدردانی کنید. اجازه دهید بدانند که قدردان تلاشهای آنان هستید و سازمان تا چه اندازه تحت تاثیر اقدامات آنها است. منحصربهفرد باشید. برای نمونه، اگر یکی از ارزشهای سازمان صداقت است، پس از به چالش کشیدن کارمند خود به او بگویید که به خوبی میدانید تصمیمگیری او تا چه اندازه دشوار بوده است، سازمان به او افتخار میکند و او را بهعنوان یکی از اعضای قابل اعتماد خود تلقی میکند. نمونههایی از کسبوکارهایی که ارزشهای خود را حفظ کرده اند:
Zappos: این شرکت بهدلیل ارزشهای منحصربهفرد خود مورد توجه بسیاری بوده است. Zappos ارزشهای خود را مجدانه پیگیری میکند و استراتژیهایی را برای کسب اطمینان از پیادهسازی آنها در فعالیتهای روزمره کارکنانش در نظر گرفته است. از آنجا که محیط خارق العاده این شرکت شهرت فراوانی پیدا کرده است، با درخواستهای فراوانی بیش از نیاز واقعی روبهرو است. متقاضیان خود محور و متکبر صرفنظر از سایر استعدادها و مهارتهایشان جایی در این شرکت ندارند. تواضع و فروتنی، از ارزشهای اصلی این شرکت است.
خطوط هوایی Southwest: این شرکت نیز همچون شرکت Zappos، استخدامهای جدید را بر اساس ارزشهای سازمانی انجام میدهد. ارزشهای محوری این شرکت شامل روحیه جنگجویانه، قلبیخدمتگزار و رفتاری دوستانه است. اگر متقاضیان استخدام، شور و شوقی نداشته باشند و رفتاری دوستانه از خود نشان ندهند، شانس استخدام نخواهند داشت. Southwest برای بیش از ۴۰ سال متوالی در میان سودآورترین شرکتها بوده است.
Maple Leaf Food: این شرکت در سال ۲۰۰۸ میلادی، به واسطه شیوع نوعی بیماری تحت عنوان Listeria که ناشی از مواد غذایی بود، با چالشهایی روبهرو شد. مدیرعامل این شرکت مایکل مک کین، یکی از ارزشهای مهم این شرکت را چنین تبیین میکند: «هر آنچه را که درست است در چارچوبی از انسجام، اقدامات مسوولانه و احترام انجام دهید». بلافاصله پس از آن واقعه تلخ، مک کین از مردم عذرخواهی کرده و مسوولیت کامل رفع مشکل را برعهده گرفت. اگر تمایل دارید از صحت تلاش کارکنان در حفظ ارزشهای سازمان مطلع شوید، از آنها درباره همین ارزشها بپرسید. اگر بتوانند با شور و اشتیاق فراوان آنها را توصیف کنند، بدانید که این ارزشها در سراسر سازمان ریشه دواندهاند.
دلایل اهمیت ارزشهای سازمانی چیست؟
ما بر اساس مجموعهای از قوانین زندگی میکنیم که انتخابها و نحوه رفتارمان را تحت تاثیر قرار میدهند.اگر زمان کافی برای تعریف ارزشها اختصاص دهید، طبیعتا توان همراهی مداوم با ارزشهای منتخب و در نتیجه تحقق سازوکارهای صادقانه را خواهید داشت. در سازمانی که ارزشهای محوری آن صریح و شفافند، کارکنان وفادارترند و نرخ جابهجایی نیروی انسانی در آنها به مراتب کمتر است. براساس نظرات کنت ماژر در کتابی با عنوان «رهبری ارزش محور: رویکردی انقلابی در موفقیت کسبوکار و افزایش رفاه شخصی»، سازمانها و کسبوکارهای پیشگام در کلاس جهانی از فرهنگهای مبتنی بر ارزشهای محوری برخوردار ند. سازمانهایی که ارزشهای استواری تعریف کردهاند، در نهایت با کارکنانی شاد، مشتریانی راضی و بدنه عملیاتی قدرتمند در صحنه کسبوکار حاضر میشوند.