برای دستیابی به اهداف مالی نیاز به مهارت هایی داریم که به سادگی قابل دستیابی به برنامه ریزی هستند. اهداف مالی هیچ زمانی کوتاهمدت نبودهاند. مردم اول صبح تصمیم نمیگیرند که امروز باید به استقلال مالی رسیده یا تمام بدهیهای خود را پرداخت کنند. افراد موفق دررسیدن به اهداف مالی کسانی هستند که بهصورت پیوسته چندین مهارت را در خود پرورش میدهند. روز آنها شاید بسیار شبیه دیگران باشد، اما چند عادت و مهارت است که منجر به ایجاد تغییرات زیاد در زندگی آنها میشود. در این میان داشتن هفت مهارت، اولین گامها برای رسیدن به اهداف مالی است که باید به همراه داشته باشید.
مهارت های هفتگانه دستیابی به اهداف مالی
مهارت اول: عزم راسخ
توانایی نه گفتن به وسوسهای که منفعت بلندمدتی برای شما ندارد. ما همیشه وسوسه خریدن داریم. چیزهای خوشمزه در سوپرمارکتها، کفش و کلاه و موبایل و کتاب و… بسیاری از آنها را میخواهیم و اگر آگاهانه فکر نکنیم آنها را به سبد خرید خود اضافه میکنیم. ما همچنین بهسرعت در دام تلف کردن وقت روی کارهای بیاهمیت میافتیم. وبسایتهای خبری، تلگرام، بازیهای کامپیوتری و ناگهان متوجه میشویم که چند ساعت را صرف آن کردهایم.برای جلوگیری از افتادن در این دام میتوان کارهای زیادی کرد، اما مهمترین مساله عزم راسخ شماست. عزم راسخ یعنی قدرت تصمیمگیری من برای صرف پول و زمان خودم روی مواردی که مهم هستند و شاید موجب لذت کوتاهمدت را فراهم نمیکنند. یعنی نخوردن غذایی که لذیذ، اما ناسالم است. عزم راسخ یعنی بستن مرورگر و برگشتن به گزارشی که باید بنویسید. اما ممکن است این سوال برای شما به وجود آید که عزم راسخ چه دستاوردی برای شما دارد؟ نتیجه آن را در سه جمله برای شما تشریح خواهیم کرد: عزم راسخ یعنی خرج کمتر روی چیزهای بیارزش و پول بیشتر در بانک. صرف وقت کمتر روی موارد بیارزش یعنی انجام سریعتر کارها و داشتن وقت بیشتر برای کارهای مهم و نهایتا کمتر خوردن غذاهای ناسالم و داشتن جسم و روحی سالمتر. بهترین راه برای دستیابی به عزم راسخ تمرین و آگاهی است. تلاش کنید تا در روزهای پیشرو، روی یک مورد تمرکز کنید. متوجه تمرکز خود باشید تا زمانی که گزینه انحرافی رخنمایی کرد به آن نه بگویید. این مهارت با تمرین و مراقبه ساده بهشدت رشد میکند. همراه با تمرین تسلط بر ذهن، خودتان را هم از موقعیتهای وسوسهانگیز دور کنید.
مهارت دوم: صبر
توانایی تسلیم نشدن زمانی که نتیجه دلخواه بهسرعت رخ نمیدهد. هر چه خواهان شرایط مالی و خانوادگی و جسمی بهتری باشید باید بیشتر صبوری پیشه کنید. هر زمان که شروع به تغییر رفتار خود کنید صدای وسوسه «از لحظه لذت ببر» بلندتر میشود. موقعیتها برای انحراف شما از مسیر بیشتر میشوند. به چندین مهمانی با غذاهای خوشمزه دعوت میشوید، فروشگاه محبوبتان تخفیف ویژه میدهد. البته که ما باید در هر زمان از زندگی لذت ببریم، اما اگر منابع خود را صرف لذت آنی از زندگی کنیم نهتنها آزادی مالی و تناسباندام در کار نخواهد بود؛ بلکه بهسرعت باید با عواقب چاقی و بدهی و کارهای تمام نشده روبهرو شویم. مهم این است که اگر روی مهارت یا هدف یا کاری صبوری به خرج دادهاید و حتی به حالت آرمانی خود هم نرسیدهاید شرایط را با گذشته مقایسه کرده و پیشرفت خود را ببینید.بسیاری از ما بهویژه در سنین پایینتر با واژه صبر مشکلداریم. صبر یعنی اینکه خوشی اکنون خودمان را به آیندهای نامعلوم موکول کنیم؛ درصورتیکه به گفته کارشناسان اقتصاد خانواده، نداشتن مهارت صبر تمرکز شما را بههمریخته و بهدنبال رسیدن به نتیجه مطلوب مدام از این شاخه به آن شاخه میپریم. شما حتما مثالهای زیادی را ازاینگونه رفتار در زندگی شخصی خودتان دارید.
مهارت سوم: تمرکز
توانایی تمام کردن کار با کیفیت مطلوب بدون آنکه دچار حواسپرتی شوید. بدون داشتن درآمد کافی رسیدن به استقلال مالی ممکن نیست. چگونه میتوان درصد بالایی از یک حقوق کم را پسانداز کرد؟ به عقیده کارشناسان اقتصاد خانواده بهترین استراتژی برای افزایش درآمد توانایی شما در تمرکز روی کار و اتمام آن است. این مهارت نه آسان و نه آنطور که مینمایاند واضح است. اما اگر میخواهید تمرکز خود را افزایش دهید مهمترین مهارت این است که باید روی ذهن خود مسلط شوید. برای تسلط روی ذهن خود هم بهترین روش مراقبه است. از همین فردا سعی کنید که روزانه پنج دقیقه پس از برخاستن از خواب روی تنفس خود متمرکز شوید و این کار را برای ۳۰ روز ادامه دهید.
مهارت چهارم: محاسبه و درک اعداد و درصدها
محاسبه سود، طراحی بودجه، پیشبینی آینده سرمایهگذاری با سود ثابت و یا سرمایه نهایی شما در بیمه عمر همه محاسبات سادهای هستند که شما میتوانید بهسادگی آنها را بیاموزید. با اعداد بازی کنید و سعی کنید که قدرت سود مرکب را درگذشته و آینده خود درک کنید. برای مقایسه طرحهای بیمهای، صندوقهای سرمایهگذاری و حتی ترکیب پول پیش و اجاره خانه، شما باید قادر باشید که برخی از محاسبات را خودتان انجام دهید. حتما بسیاری از شما این مهارت را در دبیرستان آموختهاید، پس آنها را مرور کرده و استفاده کنید.
مهارت پنجم: برنامهریزی
توانایی طراحی گامهایی که شمارا از نقطه فعلی به نقطه دلخواهتان میبرد. اگر شما بدانید که کجا هستید و کجا میروید برای طی مسیر به مهارت برنامهریزی نیاز دارید.داشتن برنامه بسیار مهم است. اینکه برای پیروی از برنامه هر روز باید چهکارهایی انجام شود هم بسیار مهم است. اینکه برنامه را زنده نگهداشته و هر از گاهی آن را مرور و بازنگری کنیم هم اهمیت بسیار زیادی دارد. مانند سایر موارد، مهارت برنامهریزی نیز با استفاده بیشتر از آن قویتر میشود، اما هرکدام از این مهارتهایی که در این مقاله ذکر شدند نیاز به تمرین دارند و تمرین همه آنها با هم امکانپذیر نیست. تمرکز را حفظ کنید و هرلحظه روی یکی از مهارتها کارکرده و آن را بهصورت عادت درآورید.
مهارت ششم: آیندهنگری
توانایی شما در انتخاب کارهایی که منافع بلندمدتی دارند.ما هرروزه تصمیمهای زیادی میگیریم که اغلب آنها بهصورت همزمان اثری کوتاه و بلندمدت دارند. خرید نوشابه لذت آنی را به ما داده اما موجب متاثر شدن سلامتیمان در آینده میشود. تمرکز روی اتمام گزارش، فرصت خواندن وبسایت محبوبمان را برای سه روز از ما گرفته اما اعتماد و اعتبار ما را در شرکت افزایش میدهد. همیشه و در هنگام گرفتن هر تصمیمی (البته اگر نسبت به آن آگاهی دارید) به منافع بلندمدت و کوتاهمدت آن نگاه کرده و سپس انجام دهید. تعویض موبایلی که سال گذشته خریدهاید میتواند برای مدتی شمارا خوشحال کرده ولی این هزینه عادت پسانداز منظم شمارا شکسته و سال آینده نیز مانند امسال خواهید بود. تصمیمگیری در مورد پیادهروی بهجای تاکسی، تصمیمگیری در مورد خوردن آب بهجای نوشابه، تصمیمگیری بهجای انتقال وجه بهحساب اضطراری بهجای خرید کنسول بازی و… آینده نزدیک و دور ما به شدت تابع این تصمیمهای ما هستند. راز گرفتن تصمیم خوب، آگاهی ذهنی نسبت به تصمیم است و این کار نیاز به تمرین فراوان دارد. اگر از شیوه مخارج یا مدیریت زمان یا تناسباندام و یا هر چیز دیگر خود رضایت ندارید باید نسبت به تصمیمهایی که در آن حوزه میگیرید آگاه باشید. این غذایی که میخورم، این شیوه زندگی، این چیزی که میخرم و یا این سریالی که نگاه میکنم چه تاثیری روی یک یا پنج یا ده سال آینده من خواهد داشت؟
مهارت هفتم: استقلال
توانایی انجام کارها بدون وابستگی به دیگران. اغلب ما برای گرفتن تصمیم به دیگران وابسته هستیم. والدین، فروشنده بیمه، مشاور املاک، برنامههای تلویزیونی، وبسایتها و مجلهها. بیشتر از آنکه خودمان تصمیم گیرنده باشیم، نقش تصمیمگیرنده را به دیگران واگذار کردهایم. این رفتار کار ما را آسان کرده چون تصمیم گرفتن کار سختی است و حتی میتواند رفتار ما را در صورت نگرفتن نتیجه مطلوب هم توجیه کند. مساله این است که در اغلب اوقات این مشاورین، بهترین گزینه برای خودشان را توصیه میکنند نه آن چیزی که برای ما بهتر است. در این حالت ما باید کار بیشتری انجام داده و وقت بیشتری بگذاریم ولی در عوض میتوان مطمئن شد که انتخاب ما بر اساس منافع خودمان بوده است.در کنار این مهارتها کارشناسان اقتصاد خانواده تاکید میکنند که یکی از راههای رسیدن به ترازنامه مالی متناسب، صرفهجویی است. اجازه دهید پیش از آنکه وارد معنا و مفهوم صرفهجویی شوم، از تناسباندام بهره بگیرم که هم بسیاری با آن دستبهگریبانند و هم ملموستر است. اگر شما رژیم سختی بگیرید، احتمال رسیدن شما به نتیجه مطلوب نزدیک به صفر است بهویژه در درازمدت، اما اگر این روند را به مجموعهای از فعالیتهای مداوم و پیوسته که دوست دارید تبدیل کرده و خوردن را با آگاهی پیوند بزنید، شانس رسیدن به نتیجه مطلوب و ماندن در آن بسیار بیشتر است. فکر میکنید اگر شما تصمیم بگیرید که خوردن خود را آگاهانه مدیریت کرده ولی هرروز روی میز مقابل، یک عدد نوشابه خنک با سس مایونز برای غذا سرو شود چه اتفاقی میافتد؟ اگر هر طرف که نگاه کنید چیزی برای خوردن پیدا کنید چه خواهد شد؟نخریدن یک شلوار جین هم مانند نخوردن پیتزا، دردآور است. مغز ما هم بهشدت تلاش میکند تا ما درد و رنجی را تحمل نکنیم. پس برای موفقیت باید جایگزین این فعل لذتبخش، فعل لذتبخش دیگری شده و بهمرور تبدیل به عادت شود.از این رو میتوانید برای درک لذت بخش معنای صرفه جویی این قانون را به ذهن خود بسپارید: صرفه جویی یعنی خرجهای بیاهمیت را بیرحمانه قطع کن و روی آنچه مهم است سخاوتمندانه خرج کن.
لذت صرفهجویی در این است که نتایج آن بهسرعت حاصل میشود. با کم کردن مخارج روی موارد بیاهمیت، در عرض چند هفته یا چند ماه میتوان پول کافی برای خرید آن چیزی که دوست دارید را به دست آورید. مثلا فرض کنید که دوست دارید تابستان سال آینده به یک مسافرت خارج از کشور بروید و برآورد شما برای هزینه دو نفر ۴ میلیون تومان است. در هرماه باید حدود ۳۵۰ هزار تومان پسانداز کنید. از منظر تعریف جدید صرفهجویی، این مبلغ باید با کاستن از هزینههای کماهمیت شما حاصل شود.البته که مسافرت تنها یک مثال است و هر چیزی را میتوانید بهجای آن بگذارید. مثلا خرید یک کفش مارک یا خوردن ماهیانه شام در یک رستوران بسیار عالی یا خرید خانه.ممکن است فردی بگوید که نه! من تمام غذاهای چرب و پرکالری را میخورم ولی بهجای آن هرروز ۱۰ کیلومتر میدوم. یا به تعبیر دیگر به جای آنکه هزینههای خود را برای دستیابی به هدف موردنظر کاهش دهم، درآمد ماهانه خود را افزایش خواهم داد. همانطور که میدانید، پرخوری مواد پرکالری با ورزش جبران نمیشود. اول اینکه برای جبران دریافت کالریهای زیاد، خیلی باید ورزش کرد و شاید همه نتوانند صرفا با این انگیزه بهصورت مداوم به ورزش ادامه دهند و ثانیا اینکه برخی از مواد مضر برای سلامتی یعنی چربیها اثر خود را روی سلامتی خواهند گذاشت.برای درک این موضوع از یک مثال استفاده میکنیم. مطالعاتی در سال ۲۰۱۰ برای تعیین تاثیر ورزش و رژیم غذایی در تناسباندام روی ۳۴۰۰۰ نفر انجام و نتایج آن در ژورنال انجمن پزشکی آمریکا (JAMA) منتشر شد. نتیجه این مطالعات این بود که هیچکدام از نفرات نتوانستند صرفا با ورزش یا رژیم غذایی به تناسباندام برسند و برای رسیدن به موفقیت باید هر دو را داشت. رژیم صرف ممکن است شمارا لاغر کرده اما زیباییاندام، توان عضلهها و سیستم گردش خون و تنفس شمارا بهبود نمیدهد. از سوی دیگر عادت به پرخوری میتواند در زمان کوتاهی که به هر دلیل قادر به ورزش نباشید، حاصل ماهها تلاش شمارا بر باد دهد.
به همین ترتیب میتوان درآمد را افزایش داد ولی اگر با افزایش درآمد به یک انسان پرخرج تبدیلشده و روش خود را اصلاح نکنیم احتمال ورشکستگی با شدت زیاد بالا میرود.البته افزایش درآمد یکی از دو رکن رسیدن به استقلال مالی است. به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصاد خانواده، یک انسان صرفهجو (نه خسیس)، شانس بیشتری برای رسیدن به درآمد بیشتر هم دارد.یکی از بهترین زمینهها برای بررسی عدم توانایی افراد در اندازه نگهداشتن خوردوخوراک است. در ایام نوروز فردی را میشناسید که به دلیل افزایش حجم خورد و خوراک به معده درد دچار نشود؟ یکی از دلایل این موضوع این است که چون همهچیز در دسترس است. گویی آنکه مجوزی نانوشته برای خوردن صادرشده است. خوردن و پول خرج کردن از لذتهای دنیا هستند، ولی همه ما عواقب زیادهروی در هر دو را تجربه کردهایم. از دلدرد و چاقی تا عقب افتادن قسط و بیپولی. اما همانطور که داشتن اندامی متناسب، لذتبخش است داشتن ترازنامه مالی متناسب هم لذتبخش است. میتوانید یک ماه آن را تجربه کنید.